« نامه | آوار » |
اگر بخواهم یک چشمه از عذاب دنیوی را تشریح کنم هیچ موردی را بهتر از دندان درد و دندانپزشک سراغ ندارم. اینکه چرا با دیدن وسایل دندانپزشک آدم را هول برمیدارد و ترس در جای جای بدن رخنه میکند و قلب انسان میخواهد از جایش در بیاید یکی از آن چیزهایی است که باید کشفش کنم وگرنه چه لزومی دارد که آدم با تزریق سه تا آمپول بلند بی حسی باز هم بترسد و بلرزد. خلاصه هر چه هست این درد ها، این صداها که بیشتر شبیه صدای ویز ویز مته برقیها در ساختمان سازیها است و فکی که یک ساعت بیشتر باید باز گنده بماند و خم به ابرو نیاورد جزء عذابهایی است که نظیر ندارد. حالا اگر وسط این معرکه دندانت مادر زادی از آب در بیاید و بجای دو کانال برای ریشه یک کانال داشته باشد آن وقت است باید دود از کلهات بالا بیاید ، هم از آن جهت که باید بگردی و یک متخصص ریشه پیدا کنی تا با کلی منت ریشه را جراحی کرده و در بیاورد هم از آن جهت که باید چندین برابر بیشتر از درمان ساده هزینه کنی. و اینگونه است که با این عذاب آتشی برجانت میافتد که حالا حالاها باید بسوزی.
فرم در حال بارگذاری ...