« بوی امام | ایرانگردی » |
بیشتر مردم اعتقادشان این است که نباید به آدمها گیر بدهیم و از آنها بخواهیم مثل ما یا آنطوریکه ما دوست داریم زندگی کنند، حتی اگر خیلی بدحجاب باشند یا کار منکری را انجام دهند. تزشان هم این است که میگویند باعث دلزدگیشان میشویم، یا شاید باعث لجبازی آنها شویم. ولی نمیدانم چرا وقتی نوبت به باحجابها میرسد به خودشان اجازه میدهند هر نظری بدهند. بعضی وقتها میگویند چرا روسری تیره یا مقنعه میپوشی، یا چرا مانتوهای رنگ روشن نمیپوشی. البته روشن از نظر آنها همان رنگهایی است که حوزویها اصولا از آن فراریاند. بعضی وقتها گیرشان این است که چرا ساق دست میپوشیم و فکر میکنند فامیل شوهر مثل دایی و عمو محرم مان هستند و نباید خیلی خودمان را اذیت کنیم. حتی وقتی از نشستن در کنار نامحرمها دوری میکنی میگویند:« حالا چه اشکالی داشت اگه کنارش مینشستی، اون که به شما کاری نداشت، کَل محرم هم داریما!». یا وقتی در مجالس عروسی بزن و بکوبشان شرکت نمیکنی میگویند:« چقدر شماها خشک مذهب هستید». خلاصه که در همه جای زندگیات حضورشان و کنایههاشان را حس میکنی و جرات نمیکنی بگویی که:« بابا این طرز زندگی رو خدا از ما خواسته». آخر چه زمانی باید برویم دنبال سبک زندگی اسلامی، چه زمانی باید آن را قبول کنیم. همه شدهایم مثل آدمهایی که دم از حمایت حضرت علی علیهالسلام میزدند ولی رزقشان را از سفره معاویه برمیداشتند.
سلاااااااااااااااام
دقیقا همین طور هست که میگی
چرا اینجوریه اصلا؟؟؟؟؟؟؟
نمی داااااااااانم. خواهر
فرم در حال بارگذاری ...